دوستی خیابانی و سرانجام آن- فهیمه صابری
چهره زن بیمار، جوان به نظر میرسید، اما حرکات و رفتارش کاملاً با سنش متفاوت بود. درست مانند جوانهای لاابالی و بیخیال صحبت میکرد. فحش و ناسزا را بدون کوچکترین شرمی بر زبان میآورد. هرچه او بددهن بود و رفتاری زشت داشت، فردی که کنارش نشسته بود و بعد مشخص شد شوهر اوست، مردی سر به زیر و آرام بود. مرد چنان با متانت و وقار رفتار میکرد و از خجالت سر به زیر انداخته بود که گویی زشتی اعمال همسرش همگی برگردن اوست.